مواظب اعمالمان باشیم
کسی نمیداند
آخرین خداحافظی اش چه وقتیه ؟
.
.
.
بقیه در ادامه ی مطلب
مواظب اعمالمان باشیم
کسی نمیداند
آخرین خداحافظی اش چه وقتیه ؟
.
.
.
بقیه در ادامه ی مطلب
♚بِه گُرگْ بودَنَمْ میبالَمْ چون:
گُرگْها حَقْ نَدارَن دِلْ رَحمْ باشَن!
گُرگْها حَق نَدارَن عاشِق بِشَن!!!
گُرگْ ها حَق نَدارَن دِلْ بِه کَسی بِبَندَن!
گُرگْها حَق نَدارَن بِه کَسی اِعتِمادْ کُنَن!!!
گُرگْها حَق نَدارَن با جُفتْ چِشْماشون بِخوابَن حتّٰی وَقتی کِه پیشِ هَم هَستَن!
گُرگْها حَق خیلی کارها رو نَدَارَن♚
((پَس اگَر میخوایْ یِه گُرگْ باشی قَبلْ اَز اِطْمینان خوبْ بِشین یهِ بار
دیگِه فِکْر کُن چون بعَده گُرگْ شُدََن
راهِ بَرگَشْتی نَداری و تَنها
راهِ بَرگَشتِت توبَه ست وَ توُبِه یِه گُرگْ هَمْ مَرگِه))
☜گُرگْ یَعنی تَنْهایی☜تَنْهایی گُرگْ هَم یَعنی سَلْطَنَتْ وَ اِختیارِ تامْ یِکْ گُرگْ بَر خودَشْ,,☞
مـــــن↯↯
☜اگـــه حالم بـــدِ✦
☜اگـــه راهــــم کــــجِ✦
☜اگـــه فــشارم همیشه رو صدهِ✦
☜اگــه تـــا حرف میزنی میگم خفه✦
☜اگـه بــددهنمو حــرفام بـــدِ ✦
دوســـــــــتــــــ دارم
فوضولیــــــش به تــــــو نیــــــومـــده
✘پَسّ بِکـــــــِـشْ کناااااااار✘✘
مزرعه که درو شد کلاغ هم رفت... بیچاره مترسک احساسش را به کسی سپرده بود که برای نیازش، "تنهاییش" را پر کرده بود...
برای نبودن که . . .
همیشه لازم نیستــــــــــ راه دوری رفته باشی
میتوانی همین جا
...
پشت تمـــــــــام ِ بغضهایت ، گم شده باشی
یک جایی میرسد که..
آدم دست به خودکشی میزند!
نه اینکه تیغ بردارد و رگش را بزند، نه،
قید احساسش را میزند...
دلم میخواد ببینمت بازم بخندی تو نگام
آخه فقط تو میدونی از زنده بودن چی میخوام
دلم بهم میگفت تورو میشه یه جور دیگه خواست
آخه فقط قلب توئه که با من اینقدر سر به راست
از تو دلگیرم که نیستی کنارم .. من دارم میمیرم تو کجایی من باز بی قرارم
میدونی جز تو کسی رو ندارم .. باورم نمیشه اینقدر آسون رفتی از کنارم
دلــــــــــم برا روزایی که نمیشناختمت تنگ شده!!!
روزایی که بهم میگفتیم شما!!!
روزایی که دسته همو نمیگرفتیم از خجالت!!!
روزایی که اگه میخواستیم بغله هم بشینیم یه وجب بینمون فاصله بود!!!
روزایی که اسمه همو بی دلیل صدا میکردیم تا اون (جانم) رو بشنویم!!!
روزایی که از یه ثانیه بعدمون خبر نداشتیم ولی برا چند ماهه بعدمون حرف میزدیم!!!
روزایی که از کجا تا کجا میرفتیم تا فقط چند دقیقه همو ببینیم!!!
روزایی که هرروز از هم میپرسیدیم چقدر دوسم داری؟؟؟ تنهام نمیزاری؟؟؟
روزایی که اسمه همدیگرو همه چی سیو میکردیم جز اسم خودمون!!!
روزایی ک تو بارون منتظرت بودم!!
روزایی کـــــــــه…..
کاش هیچوقت نمیشناختیم همو!!!
من که باختم!!! توام باختی؟!! نه بابا تو که بردی تنها شدم تنهاااااا
- = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = -
اگر کد آهنگ خاصی مدنظر شماست نام آهنگ و نام خواننده را در نظرات اعلام کنید تا کد آن در پاسخ نظر برایتان ارسال گردد. دقت کنید که تنها آهنگ هایی که مجاز هستند و ایرانسل کد آهنگ آنرا ایجاد کرده باشد را برای شما ارسال خواهیم کرد
- = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = -- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
- = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = -
اگر کد آهنگ خاصی مدنظر شماست نام آهنگ و نام خواننده را در نظرات اعلام کنید تا کد آن در پاسخ نظر برایتان ارسال گردد. دقت کنید که تنها آهنگ هایی که مجاز هستند و ایرانسل کد آهنگ آنرا ایجاد کرده باشد را برای شما ارسال خواهیم کرد
با تشکر نویسنده ی عشق
- = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = -
کد ها کاملا جدید و به روز می باشند
- = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = -
اگر کد آهنگ خاصی مدنظر شماست نام آهنگ و نام خواننده را در نظرات اعلام کنید تا کد آن در پاسخ نظر برایتان ارسال گردد. دقت کنید که تنها آهنگ هایی که مجاز هستند و ایرانسل کد آهنگ آنرا ایجاد کرده باشد را برای شما ارسال خواهیم کرد
- = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = -
برای فعالسازی کد ها را به شماره ۷۵۷۵ ارسال کنید . . .
- - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -
- = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = -
اگر کد آهنگ خاصی مدنظر شماست نام آهنگ و نام خواننده را در نظرات اعلام کنید تا کد آن در پاسخ نظر برایتان ارسال گردد. دقت کنید که تنها آهنگ هایی که مجاز هستند و ایرانسل کد آهنگ آنرا ایجاد کرده باشد را برای شما ارسال خواهیم کرد
با تشکر نویسنده ی عشق
- = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = - = -
پس از کلی دردسر با پسر مورد علاقه ام ازدواج کردم...ما همدیگرو به حد
مرگ دوست داشتیم
سالای اول زندگیمون خیلی خوب بود...اما چند سال که گذشت کمبود
بچه رو به وضوح حس می کردیم...
می دونستیم بچه دار نمی شیم...ولی نمی دونستیم که مشکل از کدوم
یکی از
ماست...اولاش نمی خواستیم بدونیم...با خودمون می گفتیم...عشقمون
واسه یه
زندگی رویایی کافیه...بچه می خوایم چی کار؟...در واقع خودمونو گول می
زدیم...
هم من هم اون...هر دومون عاشق بچه بودیم...
تا اینکه یه روز
علی نشست رو به رومو
گفت...اگه مشکل از من باشه ...تو چی کار می کنی؟...فکر نکردم تا شک
کنه که
دوسش ندارم...خیلی سریع بهش گفتم...من حاضرم به خاطر
تو رو همه چی خط سیاه بکشم...علی که انگار خیالش راحت شده بود یه
نفس راحت کشید و از سر میز بلند شد و راه افتاد...
گفتم:تو چی؟گفت:من؟
گفتم:آره...اگه مشکل از من باشه...تو چی کار می کنی؟
برگشت...زل زد به چشام...گفت:تو به عشق من شک داری؟...فرصت
جواب ندادو
گفت:من وجود تو رو با هیچی عوض نمی کنم...
با لبخندی که رو صورتم نمایان شد خیالش راحت شد که من مطمئن
شدم اون
هنوزم منو دوس داره...
گفتم:پس فردا می ریم آزمایشگاه...
گفت:موافقم...فردا می ریم...
و رفتیم...نمی دونم چرا اما دلم مث سیر و سرکه می جوشید...اگه واقعا
عیب از من بود چی؟سر خودمو با کار گرم کردم تا دیگه فرصت فکر کردن
به این حرفارو به خودم ندم...
طبق قرارمون صبح رفتیم آزمایشگاه...هم من هم اون...هر دو آزمایش
دادیم...بهمون
گفتن جواب تا یک هفته دیگه حاضره...
یه هفته واسمون قد صد سال طول کشید...اضطرابو می شد خیلی اسون
تو چهرههردومون دید...با این حال به همدیگه اطمینان می دادیم
که جواب ازمایش واسه هیچ کدوممون مهم نیس...
بالاخره اون روز رسید...علی مث همیشه رفت سر کار و من خودم باید
جواب ازمایشو می گرفتم...دستام مث بید می لرزید...داخل ازمایشگاه
شدم...
علی که اومد خسته بود...اما کنجکاو...ازم پرسید جوابو گرفتی؟
که منم زدم زیر گریه...فهمید که مشکل از منه...اما نمی دونم که تغییر
چهره اش از ناراحتی بود...یا از خوشحالی...روزا می گذشتن و علی روز
به روز نسبت به من سردتر و سردتر می شد...تا اینکه یه روز که دیگه
صبرم از این رفتاراش طاق شده بود...بهش
گفتم:علی...تو چته؟چرا این جوری می کنی...؟ اونم عقده شو خالی کرد
گفت:من بچه دوس دارم مهناز...مگه گناهم چیه؟...من
نمی تونم یه عمر بی بچه تو یه خونه سر کنم...
دهنم خشک شده بود...چشام پراشک...گفتم اما تو خودت گفتی همه
جوره منودوس داری...گفتی حاضری بخاطرم قید بچه رو بزنی...پس چی شد؟
گفت:آره گفتم...اما اشتباه کردم...الان می بینم نمی تونم...نمی کشم...
نخواستم بحثو ادامه بدم...پی یه جای خلوت می گشتم تا یه دل سیر
گریه کنم...و
اتاقو انتخاب کردم...
من و علی دیگه با هم حرفی نزدیم...تا اینکه علی احضاریه اورد برام و گفت می خوام
طلاقت بدم...یا زن بگیرم...نمی تونم خرج دو نفرو با هم بدم...بنابراین از
فردا تو واسه
خودت...منم واسه خودم...
دلم شکست...نمی تونستم باور کنم کسی که یه عمر به حرفای
قشنگش دل خوش کرده بودم...حالا به همه چی پا زده...
دیگه طاقت نیاوردم لباسامو پوشیدمو ساکمم بستم...برگه جواب ازمایش
هنوز توی جیب مانتوام بود...
درش اوردم یه نامه نوشتم و گذاشتم روش و هر دو رو کنار گلدون
گذاشتم...احضاریه
رو برداشتم و از خونه زدم بیرون...
توی نامه نوشت بودم: علی جان...سلام...
امیدوارم پای حرفت واساده باشی و منو طلاق بدی...چون اگه این کارو
نکنی خودم
ازت جدا می شم...
می دونی که می تونم...دادگاه این حقو به من می ده که از مردی که بچه
دار نمیشه جدا شم...وقتی جواب ازمایشارو گرفتم و دیدم که عیب از
توئه...باور کن اون قدر برام بی اهمیت بود که حاضر بودم برگه رو همون
جاپاره کنم...
اما نمی دونم چرا خواستم یه بار دیگه عشقت به من ثابت شه...
برای خودم متاسفم...این که یه عمر مو...بهترین لحظات عمرمو پای چه
ادمی هردادم...یه ادم دورنگ...یه ادم دروغگو...
توی دادگاه منتظرتم...امضا...مهناز
مثل تو کسی نیست
مثل تو کسی نیست ......
مثل تو هیچ گلی پر از عطر و بوی محبت و عشق نیست !
مثل تو هیچ ستاره درخشانی در آسمان زندگی نیست !
مثل تو کسی نیست ، زیباتر از تو فرشته ای نیست !
تو یک دنیای زیبایی ، تو یک رویای بیداری !
مثل تو کسی نیست که در قلبش یک دنیا صداقت و یکرنگی باشد!
تو اولین و آخرین کسی هستی که درهای قلبم را به رویت گشودم و با افتخار تو را عزیز
دل خودم کردم !
تو پاکترین عشق روی زمینی ، مثل تو یار باوفایی در این زمانه نیست !
تو یک هدیه با ارزش از طرف خدا برای قلبمی !
تو یک طلوع دوباره در غروب تلخ زندگی ام هستی !
چقدر مهر و محبت در وجودت هست ، قلب من تا ابد مال تو هست !
ارزش تو بالاتر از عشق و دوست داشتن است ، قلب تو مهربان تر از مهربانان عالم
است!
حالا دیگر باور دارم که مثل تو کسی نیست ، حالا دیگر میپذیرم که بعد از تو عشقی
نیست!
بعد از تو ، من نیز بعد از خودم هستم ، دیگر کسی پیش روی من نیست !
اگر دنیا نباشد و تو باشی باز زنده ام ، زیرا تو دنیای منی!
ای دنیای من ، ای هستی من ، تو را نه برای دیروز ، نه برای امروز و نه برای
فردامیخواهم، تو را تنها برای خودم میخواهم !
مثل تو کسی نیست ، مانند تو عشقی نیست !
مثل من کسی نیست ، عاشقتر از من یاری نیست !
هیچکس جز تو لایق من نیست ، تنها تویی در قلب تنهایم،تنها تویی عشق و همدمم!
ای یار روزهای عاشقی و ای همدم شبهای تنهایی مثل تو کسی نیست ، و این را بدان
که جز تو هیچ کسی در قلبم نیست !
«آنجا که ازدواجی بدون عشق صورت گیرد، حتمأ عشقی بدون ازدواج در آن رخنه خواهد کرد.»
بنیامین فرانکلین
به ادامه ی مطلب بروید :)
عشق یعنی احضار موهبتهای جاودان زندگی.
اگر عشق ارزشمند بیابدت، هدایتت می کند.
کاترین پاندر
***************
بقیه در ادامه ی مطلب :)
زندگی بدون عشق مثل استفاده از تنفس مصنوعی است.
آیا من به خاطر اینکه به شما نیاز دارم دوستتان دارم؟ یا به خاطر اینکه دوستتان دارم به شما نیاز دارم؟ (اریج فرام)
ادامه ی نوشته را در ادامه ی مطلب بخوانید
عنوان کتاب:عشق واسه پولداراست
نویسنده:تینکربل
تعداد صقحات پی دی اف:119
تعداد صقحات جار:484
میبوسمت زیرِ آوای اذان
به حکمِ
حَـیّ عَلى خَیرِ العَمـَل
ﺗﻤﺎﻡ ِ ﺟﺎﻥ ﻭ ﺗﻨﻢ ﺭﺍ
بکش ﺩﺭ ﺁﻏﻮﺷﺖ…
ﻣﺮﺍ ﮐﻪ ﻃﺎﻗﺖ ِ ﯾﮏ ﭘﯿﺮﻫﻦ
ﺟﺪﺍﯾﯽ ﻧﯿﺴﺖ..!
مجموعه شعر کوتاه عاشقانه با عکس های مرتبط رو در ادامه ی این مطلب ببینید.
پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است
پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است
پشت سر هر آنچه که دوستش می داری
و تو برای این که معشوقت را از دست ندهی
بهتر است بالاتر را نگاه نکنی
زیرا ممکن است چشمت به خدا بیفتد
و او آنقدر بزرگ است
که هر چیز پیش او کوچک جلوه می کند
پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است
اگر عشقت ساده است و کوچک و معمولی
اگر عشقت گذراست و تفنن و تفریح
خدا چندان کاری به کارَت ندارد
اجازه می دهد که عاشقی کنی
تماشایت می کند و می گذارد که شادمان باشی . . .
اما هر چه که در عشق ثابت قدم تر شوی
خدا با تو سختگیرتر می شود
هر قدر که در عاشقی عمیقتر شوی و پاکبازتر
و هر اندازه که عشقت ناب تر شود و زیباتر
بیشتر باید از خدا بترسی
زیرا خدا از عشق های پاک و عمیق و ناب و زیبا نمی گذرد
مگر آنکه آن را به نام خودش تمام کند
پشت سر هرمعشوقی خدا ایستاده است
و هر گامی که تو در عشق برمی داری
خدا هم گامی در غیرت برمی دارد
تو عاشق تر می شوی و خدا غیورتر
و آنگاه که گمان می کنی معشوق چه دست یافتنی است
و وصل چه ممکن و عشق چه آسان
خدا وارد کار می شود و خیالت را درهم می ریزد
و معشوقت را درهم می کوبد
معشوقت، هر کس که باشد
و هر جا که باشد و هر قدر که باشد
خدا هرگز نمی گذارد میان تو و او، چیزی فاصله بیندازد
معشوقت می شکند و تو ناامید می شوی
و نمی دانی که ناامیدی زیباترین نتیجه عشق است
ناامیدی از اینجا و آنجا
ناامیدی از این کس و آن کس
ناامیدی از این چیز و آن چیز
تو ناامید می شوی و گمان می کنی
که عشق بیهوده ترین کارهاست
و بر آنی که شکست خورده ای
و خیال می کنی که آن همه شور و آن همه ذوق
و آن همه عشق را تلف کرده ای
اما خوب که نگاه کنی
می بینی حتی قطره ای از عشقت
حتی قطره ای هم هدر نرفته است
خدا همه را جمع کرده و همه را برای خویش برداشته
و به حساب خود گذاشته است
خدا به تو می گوید:
مگر نمی دانستی
که پشت سر هر معشوق، خدا ایستاده است؟
تو برای من بود که این همه راه آمده ای
و برای من بود که این همه رنج برده ای
و برای من بود که اینهمه عشق ورزیده ای
پس به پاس این ؛ قلبت را و روحت را و دنیایت را وسعت می بخشم
و از بی نیازی نصیبی به تو می دهم.
و این ثروتی است که هیچ کس ندارد
تا به تو ارزانی اش کند
فردا اما تو باز عاشق می شوی
تا عمیق تر شوی و وسیع تر و بزرگ تر و ناامیدتر
تا بی نیازتر شوی و به او نزدیکتر
راستی :
اما چه زیباست
و چه باشکوه و چه شورانگیز
که پشت سر هر معشوقی خدا ایستاده است!
بایدبه بعضی از پسرا گفت:
آهای پسر...حواست باشه
.
.
.
این دختری ک به تو دل داده
خیلی ها در آرزوی نیم نگاهش هستند
لیاقت داشته باش
"من و تو"
وقتی ڪنار هـم هستیم
قـشـنـگ ترین تـرڪیـب دنـیـاییم...!
مطمئن باش مردی که تو را دوست داشته باشد نسبت به تو غیرت دارد!!شک نکن!
مردی که دوستت ندارد,برایش فرق
نمیکند... چه بپوشی...کجا بروی...کی برگردی...با کی باشی...توی پیجت چه
عکسی بگذاری یا پروفایلت چه عکسی باشد..
.
مردی که عاشق توست میخواهد همه چیزت....زیبایی ات...عاطفه و عشقت...زنانگی ات... پاکی و عفتت... همه صرفا و منحصرا برای خودش باشد و بس نه هیچ کس دیگر!!
.
دوست ندارد با پخش عکسهایت تو را عمومی
کند....دوست ندارد اندام و چهره ات توجه مردان دیگر را جلب کند...نمیخواهد
چشم هرزه ای شکارت کند...نمیخواهد وسیله ارضاء دیگران شوی...
نمیخواهد بیت المال باشی..
.
مردی که دائم میگوید هر جور راحتی بچرخ.... هر جا دوست داری برو... هر عکسی از خودت دوست داری پخش کن...
هر مانتویی خواستی بپوش...آرایش کن... شیک برو بیرون.....
روشن فکر و مدرن نیست, بی غیرت است....مرد نیست...نر است...عاشقت نیست...فقط کنارت زندگی میکند...
این را من نمیگویم پیامبر خدا فرمود:
"مردی که از بی حجابی زنش راضی است بی غیرت است و اگر دیگران بی غیرت خطابش کنند گناه نکرده اند!!!
. مرد بی غیرت,ناموسش را حراج چشم های دیگران میکند...
میبیند ناموسش جلوی چشم این و آن است و
هر کس نگاهی به او میکند...اما سکوت میکند...بی تفاوت است... و هیچ چیز در
مردان به اندازه مرد بی غیرت و سیب زمینی صفت نفرت انگیز نیست....
همان طور که هیچ چیز در زنان نفرت انگیزتر از زن بی حیا و بی عفت نیست..
.
دختر و بانوی پاک...
وقتی پدرت،برادرت و همسرت روی بیرون
رفتنت و نوع پوشش تو حساس است...روی روابط تو در فضای واقعی یا مجازی حساس
است...ناراحت نشو...فکر نکن در سختی هستی و به تو ظلم شده...
خوشحال و مغرور باش....
چرا که مردی قلبش برایت میتپد.... آن هم از جنس عاشقانه...پدرانه و برادرانه ..
وچه سعادت و آرامش و امنیتی بالاتر از این برای یک دختر و زن...
چه دردناکه...
کسی که دوستش داری و...💕
همیشه جاش تو قلبته...❤️
پیش چشات نباشه و...
نتونی در آغوشش بکشی...
حَبِیبٌ غَابَ عَنْ عَیْنِی وَ جِسْمِی و َعَنْ قَلْبِی...
حَبِیبِی لَا یغیبُ
(از عاشقانه های مولا علی در فراق
فاطمه ش...)
📚بحارالانوار ج۴۳ص۲۱۷
امیدوارم همه جوونای این سایت متاهل بشن واونایی شون هم که متاهل هستن به ارامش برسن:)
ﻣــﻦ ﻋﺎﺷـﻘـﻢ . . .
ﻋﺎﺷــﻖ ڪﺴـﯽ ڪـﻪ ﻭﻗﺘــﯽ ﺧـﺴﺘـﻪ ﻣﯿﺸـﻪ ؛ ﻋﺼﺒـﯽ ﺗـــﺮﻩ !
ﻋﺎﺷــﻖ ﺍﻭﻧــﯽ ڪـﻪ ﻫﻤﯿـﺸــــﻪ ﺑــــﻮﯼ ﻋﻄــــــﺮ ـﻤﯿــﺪﻩ
ﻋﺎﺷــﻖ ﺍﻭﻧــﯽ ڪﻪ ﯾـﻪ ﺍﻭﻗـﺎﺗـــﯽ ﺣـﻮﺻﻠﻤــــﻮ ﻧــﺪﺍﺭﻩ ؛ ﺟﻮﺍﺑﻤـــــﻮ ﻧـﻤﯿــﺪﻩ !
ﻋﺎﺷــﻖ ﺍﻭﻧــﯽ ڪﻪ ﺑـﺮﺍﻡ ﺧـﺮﺝ ڪﻨـﻪ ﯾﺎ ﻧـڪﻨـﻪ ﺑـﺎﺯﻡ ﯾﻪ ﺗـــﺎﺭ ﻣﻮﺷــﻮ ﺑـﻪ ﺩﻧﯿــﺎ
ﻧـﻤﯿـﺪﻡ !
ﺭﺍﺳﺘـــــﺶ . . .
ﺧـﯿـﻠـــــــﯽ ﺣﺎﻝ ﻣﯿـﺪﻩ
ﯾڪــﯽ ڪﻨــﺎﺭﺕ ﺑﺸﯿﻨـــﻪ ڪﻪ ﻣﯿﺪﻭﻧﯽ ﻭﺍﻗﻌــﺎ ﻭﺍﻗﻌـــﺎ
ﺍﺯ ﺗـــــﻪ ﺩﻝ
" ﺩﻭﺳــــــــﺖ ﺩﺍﺭﻩ !.
باز رسیدیم به ایستگاه
بارون همه جا رو خیس کرده بود
شب بود...
راه زیادی رو پیاده گذرونده بودیم...
خسته بودیم گفتیم بقیه راه رو با اتوبوس بریم...
بخار از دهنت بیرون میومد... خستگی رو توی چشمات میدیدم
یادته... عشقم بودی...
مث این فیلما کاپشن خودمو دادم بهت که به حساب سرما نخوری... رسیدم خونه با اینکه کاپشنمو دادم بهت ولی سرما نخوردم!
گذشت و گذشت و گذشـــــــــــــــــت...
حالا اومدم توی همون ایستگاه اینبار تنها بودم!!!
هوا سرد بود... ولی کاپشنم تنم بود...!!!
رسیدم خونه... جلوی آینه وایستادم یه چیزی نظرمو جلب کرده بود
یه سری موهای سفید لابلای موهای مشکیم بود...
یه چایی داغ بعدشم خواب...
صبح فردا رسید... حس بدی بود
سرما خورده بودم تنهای تنها...